- رشته کردن
خيطٌ
معنی رشته کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- رشته کردن
Rope
- رشته کردن
lier
- رشته کردن
দড়ি বাঁধা
- رشته کردن
رسی باندھنا
- رشته کردن
kufunga kamba
- رشته کردن
ผูกเชือก
- رشته کردن
atar
- رشته کردن
verbinden
- رشته کردن
зв'язувати
- رشته کردن
związać
- رشته کردن
捆绑
- رشته کردن
amarrar
- رشته کردن
legare
- رشته کردن
touw binden
- رشته کردن
связывать
- رشته کردن
रस्सी बांधना
- رشته کردن
mengikat
- رشته کردن
לקשור
- رشته کردن
ロープで結ぶ
- رشته کردن
밧줄로 묶다
- رشته کردن
ip bağlamak
